| |
نام : | |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollName->
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 439
بازدید کل : 641793
تعداد مطالب : 433
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جوانان دارالولایه سیستان و آدرس h.alamdar.z.LXB.ir لینک نمایید..یاعلی
سالك رباني مجاهد في الانفس والنفوس آيت الله ميرزا ابراهيم شريفي سیستانی(ره) شاگرد و داماد آيت الله سيد علي قاضي طباطبايي(ره)متولد سال 1283 شمسي شهرستان زابل است.آيت الله شريفي زابلي(ره) در جوانی بعد از قم و تلمذ در درس آيات عظام حاج شيخ عبدالكريم حائري، حاج آقا حسين قمي و آيت الله بروجردي ، جهت تحصيل عازم نجف شد و در دروس آقا ضياءعراقي و آقاسيد ابوالحسن اصفهاني و آيت الله نائيني شركت كرد . اما شيخ زابلي بنابر هدايت خاصه ي رب العالمين پايش به وادي توحيد باز شد و خدمت آيت بزرگ عرفان سيد علي قاضي طباطبايي(ره) رسيد و بعدها با صبيه ي ايشان ازدواج كرد و " داماد آيت الله قاضي " شد .دوران تحصيل آيت الله شريفي(ره) سي سال طول كشيد . از همدوره اي هاي ايشان ميشود از علامه طباطبايي ،شيخ علي محمد بروجردي و آيت الله بهجت نام برد . او مورد توجه خاص استادش بود . اواخر دوره سلطنت پهلوي اول با درجه اجتهاد وارد سيستان شد و امامت جمعه مسجد جامع حسين آباد را به عهده گرفت . در زماني كه منبر رفتن ممنوع بود به مدد سيدالشهدا،مراسم عزاداري به پا مي كرد و به تبع آن توسط دستگاه جور دستگير و زنداني مي شد . در زمان مصدق كه انتخابات آزاد عنوان شده بود به درخواست آيت الله كاشاني وامريه ي آيت الله بروجردي(ره) كانديد مردم خونگرم سيستان شد . اما درمقابل رقيبي از عمال حكومت داشت كه در زمان انتخابات فتنه اي به پا شد و او را دستگير و به تهران بردند . وی با وساطت آيت الله بروجردي(ره) آزاد شد و به سيستان برگشت . آيت الله شريفي زابلي در 17 ديماه 1348 شمسي بعد از عمري مجاهدت با عارضه قلبی به ملكوت اعلي پيوست . ایشان محبوب اهالي سيستان بود و مومنين و اخيار از او بسيار حمايت مي كردند . قيام تاريخي 19 بهمن سال 1330 سيستان و رشادتهای آیت الله زابلی هميشه در ياد و خاطره ي آن ديار باقي است .روزه های زیاد می گرفت و عمل ام داود را هر ماه انجام می داد وحتی سر موقع افطار نمی کرد که با تذکر استادش مرتفع شد . از علوم غریبه اطلاع داشت و نسخه هایی از او وجود دارد . همیشه برای حضور در جلسات آیت الله قاضی(ره) سبقت می گرفت و تا رسیدن استاد از بقیه اهل صفا و شاگردان آن آیت ربانی پذیرایی می کرد مخصوصاً شبهای ماه مبارک رمضان . او همواره سعی می کرد تا جایی که مجاز است در محضر استاد باشد و بیشتر مشکلات و حاجات استاد را او رفع می کرد . علیرغم کمیاب بودن کتاب شریف " بحر المعارف " اثر مولی عبدالصمد همدانی– مدفون در ایوان طلای حرم باصفای ابی عبدالله الحسین(ع) – مرحوم شریفی به سرعت برای استاد تهیه کرده و در مواقعی که مرحوم سید محمدحسن قاضی(ره) آنرا برای پدرشان قرائت می کردند تا آنجا که ممکن بود کناری می نشست و حرفی نمی زد و در آن حال حضرت آقای قاضی که معمولاً وقتی غرق در تامل و تفکر میشدند کف دستشان را باز می کردند و نگاه خود را به انگشتان و ناخنهای خود می دوختند مشغول اوراد می شدند- به سجده های طولانی می رفتند یا حتی غذا می طلبیدند و در همه این حالات فرزند مشغول قرائت بود و پدر غلطهای او را می گرفت . در هر حالی که بود !!! دقت و هوشیاری استاد کل , لحظه ای کم نمی شد . در هر حالی که بود . مرحوم سید محمدحسن قاضی می گوید : بعضی طلاب زمانی را کنار رودخانه ای میگذراندند و شبها به مسجدکوفه یا سهله میرفتند . مسابقه ی مشاعره ای شد . من در یکی از گروههایی بودم که مرحوم شریفی زابلی(ره) حضور داشتند . درهفته اول مسابقه ایشان شرکت نکردند و در هفته دوم شرکت و برنده شدند . از ایشان ماجرا را پرسیدم . فرمودند : هفته پیش حافظ را مطالعه کردم !! قضیه را به والد معظم(ره)عرض کردم که فرمودند : این یکی از آثار مواظبت بر قرائت آیت الکرسی و دو معوذه است . آیت الله شریفی زابلی (ره) می فرمودند : موقعی که در زندان بودم و تحت فشارهای سخت قرار گرفته بودم در خواب سیدی در لباس روحانی دیدم ( البته مرحوم شریفی نام آن سید را فاش نکردند ) که به من گفت : فردا آزاد خواهی شد اما در نجف فلان علویه ای را که می شناسی را فراموش نکن . فردا به یکی از دوستانم که برای دیدنم به زندان آمده بود و عازم نجف بود مقداری وجه دادم تا به آن علویه بدهد و خودم هم اثاثیه ام را جمع کردم و منتظر زندانبان شدم تا خبر آزادیم را بیاورد . آیت الله شریفی(ره) به همین شکل از زندان رها شدند . این سالکان طریق الی الله با همت و استقامتی که داشتند نه تنها از حبس دشمن آزاد شدند بلکه از قفس حجابهای ظلمانی و نفسانی و به مدد انفاس اساتید عرفان از حجب نورانیه هم آزاد شدند. زندگی آیت الله شریفی زابلی(ره). عمری مجاهدت . جهاد اصغر و جهاد اکبر بود. سالکی که در جبهه ی عالم ماده و عالم نفس مجاهده کند و صاحب فتح و ظفر شود صاحب باطن نورانی و شفاف خواهد بود . مرحوم شریفی (ره) چه پاکدامنی و طهارت باطنی داشته که آقای قاضی(ره) او را داماد خود کرده !!! این بزرگواران چه کسانی بودند ؟ مرحوم شریفی زابلی(ره) چه کرد که مرحوم قاضی(ره) اجازه این همه مجالست و موانست و ملازمت می داد ؟ یاد نامه ی آیت الله شریفی(ره) به مرحوم قاضی(ره) افتادم که در آن از فراق و هجران گفته بود . میرزا ابراهیم(ره) سالک بود . یعنی " محبت به خدا " بود که به شکل محبت به استاد درآورده بود . فراق یار بود که برای استادش می نوشت . او درک کرده بود این چیزها را !!! ما چقدر از فراق اوتا الان نالیده ایم ؟
نظرات شما عزیزان: